آری آدمیان به آینه ها شبیه اند. آینه‌ی زنگار بسته تو را کدر نشان می دهد، و آینه‌ی ترک خورده ترا شکسته، و آینه‌ی صیقلین یا مواج تو را صاف یا معوج.
و این جز آنست که تو صاف باشی یا شکسته یا کدر یا زنگار بسته.
من گاهی آینه‌ی دق بوده ام، و گاهی به تلنگری ترک برداشته ام. من گاهی به کلی خرد شده ام و در هزار تکه ی من هزار تصویر خرد شما پیدا شده بود.

طومار شیخ شرزین

طومار شیخ شرزین بهرام بیضایی یک فیلم نامه‌ی درخشان در ستایش عقل و خرد است. ماجرا را در زمان حال روی می دهد که کاتبی داستانی را از شیخ شرزین روایت می کند. روایت داستان بین حال و گذشته ( زمان اتفاق افتادن ماجرا در نوسان است).
شیخ شرزین کتابی نوشته است به نام دارنامه در ستایش عقل که به نظر عالمان درباری یکسره کفر است به مشیت الهی.
آن ها شرزین را محکوم می کنند به کفر و شرزین در محاکمه به دروغ می گوید کتاب از ابن سینا است. آن ها شور می کنند و می گویند بلی این کتاب عین خرد است و از ابن سینا، کتاب را به شاه تقدیم می کنند، در پیشگاه شاه شرزین می گوید کتاب از من است،
شاه و علما خشمگین می گیرند و شرزین در خشم جهل دربار دندان هایش را از دست می دهد و دندان در دهان خرد می شود. پس از آن خاتونی که شرزین او را زیبا می داند، چشمان شیخ را از او می گیرد. و شرزین از شهر و دیار خود تبعید می شود و در میان جماعتی دیگر داد خرد می دهد که مرگ عاقبت جانش را می گیرد.دیالوگ های کتاب مانند همه ی کتاب های استاد بهرام بیضایی بی نظیر است.

یک برداشت شخصی از طومار شیخ شرزین:

ویژگی شخصیت شرزین زبانش است که اگر چه خردمندانه است اما اکثر اوقات مصلحت بین نیست. از دست دادن دندان، چشم و جانش همه به خاطر همین است که او مصلحت بین نیست و زبان تندی دارد.زبانی که شمشیر را برای جهل مردمان از رو بسته است. انگار شیخ خود را مبارز میدان بی سوادی و جهل می داند و حاضر است هر بهایی را برای آن پرداخت کند.
این تصویر البته تصویر هایی مخالف در ادبیات فارسی دارد که در این نوشته تصویر خردمند در گلستان سعدی را دد مقابل شخصیت شرزین می گذارم.سعدی در گلستان آدمی را به رعایت مصلحت فرامی خواند و یکی از ویژگی های خردمندی را مصلحت اندیشی می داند.برای کسانی مثل خودم که به ادبیات کلاسیک علاقه‌ی زیادی دارند، طومار شیخ شرزین را پیشنهاد می کنم. نثر کتاب عالی است. کتاب را می توانید از دیجی کالا تهیه کنید.