در صد سال اخیر جامعه ایرانی، چند واقعه مهم بیشتر از تمام وقایع ذهن ایرانی را تغییر داده اند. انقلاب مشروطه، ملی شدن صنعت نفت، کودتای ۲۸ مرداد و انقلاب سال ۵۷. کودتای ۲۸ مرداد تا سال ها ذهن روشنفکران و نویسندگان را تحت تاثیر خود قرار داد. جو آزاد مطبوعاتی پیش از کودتا بسیاری را امیدوار به تغییرات بنیادین در ایران کرده بود اما وقتی شامگاه ۲۸ مردادماه فرا رسید، تقریبا همه چیز از دست رفته بود. البته درباره کودتای ۲۸ مرداد کتاب ها و مقالات زیادی نوشته شده است و انگار روایت رسمی کنونی با واقعیت فاصله زیادی دارد.
این فاصله آنقدر زیاد است که برخی ۲۸ مرداد را اصلا کودتا نمی دانند. البته در این پست نمی خواهم نظرات مختلف درباره ۲۸ مرداد ۳۲ را بازگو کنم. می خواهم یک رمان درخشان در لحن روایت و زاویه دید را معرفی کنم. رمان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد اثر شهرام رحیمیان است. این رمان داستان خیالی شخصیتی به نام دکتر محسن نون را روایت می کند که پس از کودتا به زندان می افتد. او که عاشقانه زنش ملکتاج را دوست دارد، در برابر صدای زجه ها و شکنجه ملکتاج تن به یک مصاحبه اجباری علیه مصدق می دهد. داستان کشمکش درونی و بیرونی او درباره وقایع پس از مصاحبه را بیان می کند.
این رمان در اوایل دهه ۸۰ به چاپ رسیده است. یکی از نقاط بسیار درخشان رمان، زاویه دید است. زاویه دید بین سوم شخص و اول شخص در حال جابجایی است و نوعی روایت سیال ذهن را رقم زده است. من به شخصه آنقدر جذب زاویه دید و بیان هنرمندانه رحیمیان شدم که موقع خواندن متوجه نشدم در کمتر از یک ساعت و نیم به پایان رمان رسیده ام. پیشنهاد می کنم اگر داستان را هم خواندید این نقد و بررسی تخصصی کاوه فولادی نسب بر این داستان نسبتا بلند را هم از دست ندهید:
دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد وبلاگ کاوه فولادی نسب
خرید کتاب دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد
علی عزیز
با جملات اول نوشته ات یاد گزین گویه نسیم طالب افتادم:
«تاریخ نمیخزد،میجهد.»
این روز ها مشغول خواندن رمان جز از کل هستم. البته شب ها به عنوان روتین قبل از خواب.
این تغییر زاویه را دوست داشتم و حتما سعی میکنم بخوانمش.
ممنونم.
بهنام
خوشحالم که این مظلب رو دوست داشتی، اگر کتاب رو خوندی، پیشنهاد می کنم تو وبلاگت بنویسی. شخصا از خوندنش لذت بردم