• خانه
  • درباره‌ی من
روزنوشته‌های علی سمیعی
  • خانه
  • درباره‌ی من

وابستگی؛ سان شماره ۴

بیشتر بخوانید
0 1027
آبان ۲۵, ۱۳۹۸

وابستگی می تواند نسبت به هر چیزی اتفاق بی افتد. نسبت به همه چیز، به کار، به پول، به قدرت، به نوشتن. راستش فکر می کنم آدم ها وابسته به…

دسته‌بندی نشده

خانه پدری

بیشتر بخوانید
2 1213
آبان ۱۸, ۱۳۹۸

شینودا بولن در توصیف ناخودآگاه می گوید: ناخودآگاه مانند زیر زمینی است که وقتی وارد آن می شوی بوی خون و بوی نم آغشته به هم را احساس می کنی….

دسته‌بندی نشده

فیلم force majeure

بیشتر بخوانید
2 993
آبان ۱۷, ۱۳۹۸

این فیلم روایت گر یک خانواده سئویسی است که برای تعطیلات به یک هتل لوکس در یک منطقه کوهستانی رفته اند. همه چیز عالی به نظر می رسد. آن ها…

دسته‌بندی نشده

ناداستان ۰۰۴

بیشتر بخوانید
2 1152
آبان ۱۶, ۱۳۹۸

اولین برخوردم با بی پولی مثل خیلی های دیگر در کودکی اتفاق افتاد. وقتی که برای خریدن یک جلیقه یا کت ( دقیقا یادم نیست) آبی رنگ در یک پاساژ…

دسته‌بندی نشده

فیلم تو جک را نمی شناسی

بیشتر بخوانید
0 1133
آبان ۱۵, ۱۳۹۸

روز جمعه ۲۶ مهر را دو ساعت وقت گذاشتم و فیلم تو جک را نمی شناسی را نگاه کردم. این فیلم با بازی درخشان آل پاچینو روایت گر زندگیجک کورکیان…

دسته‌بندی نشده
صفحه 1 از 1

یادداشت

روزهای عمر در ما می گذرند بی آنکه دیده شوند؛ از بس همزاد همدیگرند؛ همه تکرار یک نُت و یک تصویر مکرر، که نه شنیدنی است نه دیدنی. عبور شبحی بی صورت و صورت در مه، و آینده ای عکس برگردان گذشته و زمان حالی خالی! در این میان روزهای کمی «گذرای ماندگار» اند زیرا طرحی و رنگی دارند که در خاطرمان نقش می بندد و ما از برکت وجود آنها از خلال پوسته های خاطره، منزل گاه های عمر را به یاد می آوریم، صاحب گذشته می شویم و از این راه به زمان حال خود – خوب یا بد- معنا می دهیم (روزها در راه، شاهرخ مسکوب، جلد 1. ص 1)

RSS نوشته‌های من در ویرگول

  • هزینه سفر به اسپانیا چقدر است؟
  • چینی در سفر؛ پیش از سفر به چین بخوانید!
  • دیدنی‌های کشور سوئیس؛ سرزمین مناظر خیره‌کننده و زیبایی‌های بی‌پایان

علی سمیعی 1403-1397