دربارهی من
درباره من
سلام
من علی سمیعی هستم. متولد آذرماه ۱۳۷۵در شهرستان گناباد، از شهرهای خراسان رضوی. در دبیرستان به خاطر علاقه زیاد به جامعهشناسی، تاریخ و ادبیات در علوم انسانی تحصیل کردم. یکسال قبل از کنکور دوست داشتم در رشته حقوق تحصیل کنم و آینده خودم رو به عنوان یک وکیل یا مشاور حقوقی میدونستم.
در برگه انتخاب رشته صرفا بازار کار و کمی هم علایق خودم رو در نظر گرفتم؛ حقوق، روانشناسی و مدیریت. وقتی نتایج اومد شکه شدم. چون فکر می کردم در یکی از دانشگاههایی که انتخاب کرده بودم، حقوق قبول خواهم شد اما مدیریت صنعتی دانشگاه تهران قبول شده بودم. هیچ درک یا ایدهای نسبت به مدیریت نداشتم. البته باید اذعان کنم که از اینکه دانشگاه تهران قبول شده بودم، خوشحال بودم. دانشگاهی که همیشه دوستش داشتم و آرزوی تحصیل در اون فضا همراهم دوران نوجوانیم بود.
ورود به دانشگاه تهران در دهه بیست سالگی و مهاجرت به تهران، یکی از بهترین اتفاقاتی بود که برام رخ داد و زمینهی اتفاقات بعدی رو فراهم کرد. محیط دانشگاه، خوابگاه و البته دنبال کردن علایق خودم باعث شد که فعالیتهای دانشجویی مثل انجمن علمی و کمی هم سیاسی و اجتماعی رو تجربه کنم. همیشه میل زیادی به تجربه کردن چیزهای جدید داشتهم و محیط دانشگاه تا حد زیادی این فرصت رو بهم داد.
در بین دروس مختلف رشته مدیریت به بازاریابی و منابع انسانی بیشتر علاقهمند شدم. البته باید بگم در دوران کارشناسی هرگز به جزء کتاب های درسی که اساتید معرفی می کردند، کتاب مدیریتی نخوندم و بیشتر مطالعهم رو معطوف کردم به ادبیات، داستان، روانشناسی و تاریخ.
مثل خیلی از دانشجویانی که در ترمهای آخر، دوست دارند زودتر وارد بازار کار شوند، توجهم به دانشگاه کمتر شد و دوست داشتم محیط واقعی بازار کار رو تجربه کنم.
سال ۹۶ اولین تجربه کاریم رو به دست آوردم. اسمش کارآموزی بود اما بیشتر آشنایی با فضای استارت آپی، کمی یاد گرفتن نرم افزارهای عمومی و تخصصی دیزاین بود.
این تجربه در یک شتابدهنده رخ داد و همون جا با چند نفر آشنا شدم که هنوز هم جزء دوستانم هستند. بعد از چندماه و با همان دوستان یک تیم کوچک شکل دادیم و روی یک ایده به نظر خودمان شگفتانگیز کار کردیم.
ما یک ایده داشتیم، ساخت ویدیوهای کوتاه با قالب آماده. در واقع ایده بسیار ساده ای بود و به کمک علیرضا پیاده سازی هم شد اما به دو دلیل مختلف یعنی بی تجربگی و نداشتن پول به پایان خط رسید.
بعد از اون تجربه که اولین برخورد من با دیجیتال مارکتینگ و سئو بود، تصمیم گرفتم به صورت تخصصی روی سئو و محتوا وقت بذارم. آذرماه سال ۹۸ وارد وبسیما شدم؛ یکی از بهترین تجربیات کاری که هنوز هم تاثیرات و خاطراتش رو مرور می کنم. کار کردن با مهندس امین اسماعیلی و حضور در پروژه های مختلف باعث شد هم دانش و تجربهم در سئو و تولید محتوا افزایش پیدا کنه.
بیاغراق بگم وقتی میدیدم صدها هزار نفر در طی یک ماه یک مقالهای که من نوشته بودم رو می خوندند، غرق لذت میشدم و تجربهی شیرینی بود. جنس رقابت خاموش و روحیهی پژوهشگری در سئو رو هم همیشه دوست دارم.
از همان سالها در کنار کار، کلاسهای مختلف هنری مثل داستان نویسی یا جستارنویسی رو شرکت می کردم. سال ۱۴۰۰ تصمیم گرفتم ادبیات نمایشی بخونم. احساس میکردم راه خودم رو پیدا کردم و دوست داشتم در آینده به عنوان داستاننویس و نمایشنامهنویس به صورت حرفهای فعالیت کنم.
این بار هم با خوش شناسی در دانشگاه تهران قبول شدم و بهمن ماه ۱۴۰۳ از پایان نامهم دفاع کرد. هنوز هم ادبیات (داستان و ناداستان) برای من دنیایی است که میتونم ساعتها در اون غرق بشم.
در مسیر شغلی هم کماکان در مسیر سئو و تولید محتوا قدم برمیدارم. در حال حاضر مدیر سئو آژانس هواپیمایی طاهاگشت هستم و به صورت پاره وقت هم مشاوره سئو ارائه میکنم.
علایق گوناگونی در زندگی دارم؛ از ادبیات و نوشتن که همیشه مثل آتش در وجودم شعله میکشه تا مدیریت و توسعه فردی. به کتابهای تاریخی، سیاسی، جامعهشناسی و نظریات هنر هم علاقه مندم.
در گیر و دار تمام این اتفاقات یکی از بهترین رخدادهای زندگی من که تاثیرش همیشه بر خودم آشکار بوده و هست، آشنایی با محمدرضا شعبانعلی و سایت متمم بوده.
برای من محمدرضا شعبانعلی، همیشه استاد بوده. معلمی که بی دریغ دانش، تجربه و نگرش خودش رو به شکلهای مختلف ارائه کرده و صادقانه در کنار ما (اعضای متمم) بوده. همیشه سپاسگذار معلمهایی هستم که دیده یا نادیدهای هستم که ازشون آموختم.
پیشنهاد می کنم اگر با محمدرضا و متمم آشنا نیستید، وبسایت روزنوشته و متمم رو بررسی کنید.
در این وبلاگ، ارتکابات مختلفی در زمینه محتوا، سئو و رسانه خواهم داشت. در کنارش گزارشی از کتاب هایی که میخونم با توجه به فهم محدود خودم می نویسم. گهگاهی مطالبی هوا میکنم و از مسیر یادگیری خودم مینویسم.
رزومه کاری
مقالات منتشر شده