روز جمعه ۲۶ مهر را دو ساعت وقت گذاشتم و فیلم تو جک را نمی شناسی را نگاه کردم. این فیلم با بازی درخشان آل پاچینو روایت گر زندگیجک کورکیان است.

دکتر جک کورکیان ارمنی پزشک، آهنگساز و نقاشی است که سعی دارد اتانازی ( در زبان یونانی به معنی مرگ خوب ) است را قانونی کند و به بیمارانی که درگیر بیماری های لاعلاج هستند کمک کند تا خودشان راهشان را پیدا کنند که می خواهند به مرگ طبیعی بمیرند یا یک مرگ خوب داشته باشند.

اتانازی در تعریف ساده یعنی شرایطی که بیمار به خواست خودش به صورت طبیعی و آرام بمیرد. این مرگ شیرین یا مرگ آرام در شرایطی صورت می گیرد که فرد بیماری لاعلاجی داشته باشد و درد زیادی را تحمل کند به طوری که هیچ امیدی به بهبودی نداشته باشد.

جالب است سوئیس در سال ۱۹۴۲ اولین کشوری بود که اتانازی را به طور رسمی قانونی کرد. در برخی ایالت های آمریکا هم این مرگ قانونی است. اگر چه هنوز در بسیاری از کشورها این مرگ غیرقانونی است.

البته اتانازی به شیوه های غیرانسانی هم اعمال شده است که مشهورترین نمونه آن در آلمان نازی و در سال ۱۹۳۹ صورت گرفت که عملیات T4 نام داشت. در این برنامه ابتدا کودکانی که نقص جسمانی یا ذهنی شدیدی داشتند در ارودگاه های مرگ به صورت دسته جمعی می مردند. این مرگ وحشتناک بعد ها درباره‌ی نوجوان ها و اسرای یهودی هم اعمال شد.

دکتر جک کورکیان

دکتر جک کورکیان یکی از کسانی است که در طول زندگی خود تلاش کرده به بیماران لاعلاج کمک کند تا مرگ راحت تری داشته باشند. داستان فیلم برگرفته از کتاب (Between The Dying And The Dead) میان مرده و زنده اقتباس شده است که زندگی نامه واقعی دکتر جک کورکیان است.

فیلم به یکی از مهم ترین پرسش های زندگی می پردازد: مرگ. اینکه آدمی مختار است در شرایطی که دیگر امیدی به بهبودی نیست خود تصمیم به مردن بگیرد.البته اینکه آدمی مختار است خودخواسته به زندگی خود پایان دهد یا نه بسته به دیدگاه فلسفی و ادیان مختلف پاسخ های متفاوتی دارد و بیشتر از هر چیز به دید خود فرد بستگی دارد.

جدای از ماجرای اتانازی، فیلم خوش ساختی بود و پرسش مهمی را مطرح کرد. وقت کردید تماشا کنید.